- گروه: اجتماعی
- کد خبر: 70
- بازدید: 156
- 1403/03/14 - 06:03:04
رئیس دانشگاه پیام نور خلخال مطرح کرد:
ارئه اسلام واقعی به عنوان الگویی جامع در جهان
امام، اسلام واقعی را با داعیۀ برپایی دموکراسی واقعی در جهان برای همه انسانها و ملتهای دیگر بهعنوان الگویی جاودان مطرح کرد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «سلام خلخال»، به نقل از سبلان ما داود تارویردی زاده رئیس دانشگاه پیامنور شهرستان خلخال در گفتگو با خبرنگار سبلان ما به جایگاه والای امام راحل (ره) اشاره کرد و گفت: امام راحل (ره) شخصیتی است که راه و مکتب او، یک ذخیره الهی برای ملت ایران است و در طول انقلاب، هرجا توفیقاتی داشتیم بهخاطر حرکت در مسیر مکتب امام بود و هرجا ضربه خوردیم بهخاطر دوری از این مکتب ارزشمند بود.رئیس دانشگاه پیامنور شهرستان خلخال جایگاه ایران تحت سلطه غرب در زمان طاغوت و نقش حیاتی و کلیدی امام راحل (ره) در پایاندادن به ذلت و تاریکی دوره پهلوی اشاره کرد گفت: مشکلی که رژیم پهلوی در ایران به وجود آورده بود، ایجاد جامعهای بسته و حکومتی مطلقه بود؛ جامعهای که در آن مشارکت فکری و عملی نبود؛ جامعهای که آزادی در تمامی ساحتها معنایی نداشت؛ جامعهای که انتخابات و رقابت در عرصه سیاست بازیچهای بیش نبود.
وی به ابعاد دیگر رژیم منحوس پهلوی در خصوص حذف دین در ایران پرداخت و افزود: فضایی که رژیم پهلوی در آن زمان رقم زده بود؛ ایجاد جامعهای که تمام توان و تلاش خود را برای کنارزدن دین در عرصه اجتماعی گذاشته بود و جامعهای که یأس و ناامیدی در آن موج میزند و کشوری درست شده بود که فرهنگ سیاسی مردمش مملو از فرهنگ حذف و ترس و خشونت بود.
دکتر تارویردی زاده بهنظام سیاسی پهلوی و تلاش برای تحصیل مشروعیت خود در زمینههای مختلف اشاره کرد و گفت: رژیم پهلوی برای حفظ مشروعیت خود به دستگاه مشروعیتبخش غربی، دستگاه مشروعیتبخش مذهبی که بهصورت ظاهری و سطحی کارهای مذهبی را انجام میداد پناه برد؛ اما در اصل یکی از کارهای پلیدش، دینزدایی از اجتماع و حیات سیاسی مردمم بود.
وی ادامه داد: مشروعیتبخش دیگر، باستانگرایی است که میتوان گفت هیچ یک از این دستگاههای مشروعیتبخش چون از درون خود بهصورت صحیح رشد و نمو نکرده بود، نتوانست مشکلات پهلوی اول و دوم را حل کند، نه این که نتوانست؛ بلکه بر مشکلاتش افزود و مخالفان را با دیدگاههای مختلفی و با گستره و بُرد کوتاه و بلند وارد صحنۀ عمل سیاسی و مبارزه کرد که در این راستا حضرت امام خمینی در زمره یکی از مخالفان واقعی پهلوی قرار گرفت و با تفکر و اندیشه نوی خود توانست نظام پهلوی را به چالش بکشاند و از صحنه روزگار حذف نماید، و ایدهها و دیدگاههای خود را که برگرفته از سنت فکری سیاسی مکتب تشیع بود، از لابهلای کتابها بیرون کشیده و به صحنه عمل نشاند.
رئیس دانشگاه پیامنور خلخال به اسلام واقعی که امام در انقلاب به آن پرداخت اشاره کرد و گفت: امام، اسلام واقعی را با داعیۀ برپایی دموکراسی واقعی در جهان برای همه انسانها و ملتهای دیگر بهعنوان الگویی جاودان مطرح کرد. امام به مسئولین مملکتی و دولتمردان جمهوری اسلامی سفارش و نصیحت کرد، کاری نکنند که ادامه کار و کنش طاغوت باشد و فقط اسم عوض شود؛ بلکه در عمل، الگویی برای دیگر ملتها باشند.
دکتر تارویردی زاده بهپیش بینی امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری باهدف انگارهسازی واقعی از تحقق پیشبینی اصلی نزدیکی به قله پرداخت و افزود: رهبری فکری تحول برانگیز، در ایجاد رویکرد عملی قیام و خیزش علیه نظام سلطه، یکی از کلیدیترین نقشها را ایفا کرده است؛ در زمانی که نظام سلطه جهانی، سیطره فکری - فرهنگی و سیاسی - اقتصادی خود برابر جهان گسترده و تحمیل کرده بود و تمامی مکاتب جهانی در مقابل نظام سلطه استکباری بهزانو درآمده بودند، امام خمینی (ره) توانست با راهبردهای عملی و با راهبری اسلام اصیل، و تغییر نگرش نسبت به انسان و جامعه، هم در بعد نظری و هم در بعد عملی، نظام سلطه را با چالشهای اساسی روبرو کند.
وی به راهبردهای اساسی امام راحل (ره) در پیش برد احیا و ایجاد مکت جامع و جهانی برگرفته از دین مبین اسلام اشاره کرد و افزود: ایشان راهبردهای اساسی در این زمینه مطرح کردند که عبارتاند از: احیای اسلام بهعنوان مکتب جامع و جهانی (احیای اسلام سیاسی)، نفی نظام غرب محور، مبارزه با اندیشه جدایی دین از سیاست، مبارزه با نظام سلطه جهانی، ابداع روز برائت از مشرکین در حج، مبارزه با صهیونیزم جهانی با ابداع روز قدس، تأکید بر وحدت اسلامی و... نقش تعیینکننده دیگر، تداوم انقلاب اسلامی به رهبری مقام معظم رهبری است که علاوه بر ادامه راهبردهای امام، توانستهاند با رویکردهای جدید، نظام سلطه را با چالشهای اساسی روبرو سازند.
وی در پایان همچنین به عوامل بهوجودآورنده خیزش علیه نظام سلطه از دیدگاه رهبری اشاره کرد و افزود: عوامل بهوجودآورنده خیزش علیه نظام سلطه عبارت است از: مردمسالاری دینگرایانه، تعالی و توسعهخواهی دینباورانه، عدالتطلبی، ضدیت با استبداد، آزادیخواهی دینگرایانه و هویتیابی فرهنگی - اسلامی که در کنار نگرش عقیدتی و تحول برانگیز ایشان به اسلام، انسان و جامعه قابلارزیابی است.
دیدگاهها